وقت گذرونی
در ساحل قلب ها این جای پای دوستی که میماند وگرنه موج روزگار هر ردپایی را پاک میکند
باز هم احساس غربت میکنم.... آخر کی عادت میکنم به این غم خانه.... عشقم را نثار تو کردم اما نپذیرفتی عشقم را به تو هدیه کردم آن را دور انداختی زندگیم را وقف تو کردم اما در کنارم نماندی کاش روزی آن را برگردانی! ای که میپرسی نشان عشق چیست عشق چیزی جز ظهور مهر نیست
روزهای خوب باهم بودنمان گذشت همه می گـــــــــــویند حرف دلت را بزن...! امـــــــــــــا هروقت حــــــــرف دلــــــم را زدم... دل همه را زدم..!! عشق تنها میکروبیست که از راه چشم و قلب وارد میشود و مغز را منهدم میکند ... عجیب است این روزها دلم که میگیرد, تنگ که میشود, حال و روزم همرنگ چشمان تو میشود!! تمام خاکستری های دنیا هم که بیایند, سبزیه تورا کمرنگ نمیکنند در نگاهم... اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت عاشقان سکوت شب را ویران میکردند
عشق یعنی مهر بیاما، اگر عشق یعنی رفتن با پای سر
عشق یعنی دل تپیدن بهر دوست عشق یعنی جان من قربان اوست
عشق یعنی مستی از چشمان او بیلب و بیجرعه، بیمی، بیسبو
عشق یعنی عاشق بیزحمتی عشق یعنی بوسه بیشهوتی
دلم تنگ است برای آن لحظه های شیرین با هم بودنمان !
دلم برای گرفتن آن دستان مهربانت
بوسه بر روی گونه زیبایت تنگ شده است
کاش دوباره آن روزهای شیرین عاشقی مان تکرار می شد
هـرکه مــی خــواهـی بـــاش
ایـن عادت مـشترک انسـانهــاســت
تـــو نیــز ، روزی , ســاعـتی , لـحظــه ای
احــساس خـواهـی کـرد کـــه
هیــچکـس دوسـتت ندارد...
Power By:
LoxBlog.Com |